loading...
نماز ستون دین است
hossein بازدید : 4 شنبه 10 اسفند 1392 نظرات (0)

 

 

راهکار های ایجادحضور قلب در نماز

 

راه های ایجاد حضور قلب در نماز نماز، ملاقات با بزرگترین بزرگ از دیگر جهاتی که می تواند به بیشتر شدن توجه انسان در نماز کمک کند، این است که بیندیشد در نماز می خواهد به درگاه چه کسی برود و با کدام بزرگ روبرو شود. هر قدر انسان این معنا را بیشتر مورد توجه قرار دهد، خشوع و خضوع و توجه او در نماز بیشتر خواهد شد. انسان باید توجه کند که در نماز با کسی سخن می گوید که از باطن او آگاه است و کوچک ترین خطورات ذهنی و قلبی اش از او مخفی نیست. 

 

 

بیقه در ادامه مطلب

اگر انسان به این حقیقت توجه داشته باشد، آنگاه به هنگام گفتن «الله اکبر» و قرائت حمد و سوره، به دنبال درس و بحث و چک و سفته های خود نخواهد رفت و از خدا شرم خواهد کرد که با او حرف بزند و دلش جایی دیگر باشد؛ چرا که می داند خدا به آنچه در قلب و ذهن او می گذرد نگاه می کند و از آن آگاه است. البته به یقین رسیدن به چنین حالتی، به تمرین و تکرار نیاز دارد. ما باید باور کنیم که خدا همیشه و همه جا حاضر و ناظر است و هیچ حرکت و سکونی از او پنهان نیست. برای آنکه این باور در ما پیدا شود، می توانیم در اتاقی که پرده ای بر در آن آویخته و کسی غیر از ما در آن جا نیست، بنشینیم و تصور کنیم که کسی از پشت پرده مراقب اعمال و رفتار ماست؛ به طوری که ما او را نمی بینیم، ولی او کاملاً ما را می بیند و مراقبمان است. آیا اعمال و رفتار ما در این حالت، با آن حالتی که چنین تصوری نداریم یکسان است؟ قطعاً یکسان نیست. یقین که جای خود دارد، انسان اگر احتمال هم بدهد که کسی از پشت آن پرده، مراقب اوست، دست به هرکار و حرکتی نخواهد زد. حتی در حضور کودکی نابالغ از بسیاری کارهای زشت و حتی حلال پرهیز خواهد کرد. در نماز نیز باید این حالت را تمرین کنیم. اگر ما به هنگام نماز حضور خدا را دست کم در حد یک انسان معمولی هم احساس کنیم، نمازمان با آنچه که فعلاً هست، بسیار متفاوت خواهد شد؛ چه رسد به این که حضور خدا را با مقام خدایی اش احساس کنیم! دست کم برای خدا این مقدار ارزش قایل شویم که فردی معمولی از پشت پرده ای مراقب ماست و به ما نگاه می کند! اگر همین مقدار هم خدا را باور کنیم، حضور قلبمان بیشتر خواهد شد. اگر پیش از شروع به نماز، چند دقیقه ای دربارۀ این مسایل بیندیشیم که نزد کسی می رویم که صدای ما را می شنود، ما را می بیند و از خطورات قلبی و ذهنی ما آگاه است، قطعاً در حین نماز حال و هوایی دیگر خواهیم داشت. رسول اکرم صلی الله علیه و آله در پاسخ ابوذر که پرسید «احسان چیست؟» فرمود: اَلإحسانُ اَن تَعبُدَ اللهَ کَاَنَّکَ تَراهُ فَاِن لَم تَکُن تَراهُ فَاِنَّهَ یَراکَ؛ احسان این است که آنچنان خدا را عبادت کنی که گویا او را می بینی، و اگر تو او را نمی بینی، بدانی که او تو را می بیند. باید هنگامی که نماز می خوانیم، حالت صحبت رو در رو داشته باشیم؛ نه آن که تصور کنیم با شخص غایبی صحبت می کنیم. باید حضور خدا را با همه وجود درک کنیم و ببینیم که خدا حاضر است. در احوال امام صادق علیه السلام چنین آمده که آن حضرت مشغول نماز مستحبی بودند. در حین قرائت حمد و سوره آیه ای را آن قدر تکرار کردند که از حال رفتند! وقتی از آن حضرت پرسیدند: «یا ابن رسول الله! این چه حالی بود که از شما مشاهده کردیم؟» حضرت فرمودند: وقتی به این آیه رسیدم، آنقدر آن را تکرار کردم که گویا آن را از زبان خود نازل کننده اش شنیدم! البته درست است که این بزرگواران امام و معصوم هستند، ولی به تجربه ثابت شده که نیل به چنین مقامات، یا دست کم شبیه آنها، برای پرورش یافتگان واقعی و شاگردان حقیقی آنان نیز میسر است. کم نبوده و نیستند بزرگانی که با عمل کردن به راه و روش آن بزرگواران، دارای چنین حالاتی شده اند. رسیدن به هر یک از مقامات روحی و معنوی، به کار و تمرین و تهیه مقدمات نیاز دارد. به ویژه چنین مقامهایی که از شمار عالی ترین مرتبه های تکامل روحی و معنوی است. در این مورد، یکی از مقدمات این است که ما دقایقی را قبل از نماز به تأمل در این باره اختصاص دهیم، نه آنکه از گرد راه برسیم و بی مقدمه «الله اکبر» بگوییم و مشغول نماز شویم! ما برای آن که مهار دلمان را در دست بگیریم، به تمرین و تمرکز نیازمندیم. نماز خواندن به معنای مواجهه رو در رو و سخن گفتن از نزدیک با خدای تعالی است. باید یقین داشته باشیم خداوند سخن ما را می شنود و به آن توجه دارد و بالاتر از آن، از قلب و دل ما نیز آگاه است. اگر در نماز دلمان جای دیگری باشد، مثل آن است که در حال صحبت کردن با کسی، پشت خود را به او بکنیم! اگر بخواهید با دوست صمیمی خود صحبت کنید، به ویژه کسی که با او رودربایستی دارید و احترامی برایش قایل هستید، آیا در حالی که او با شما سخن می گوید، پشتتان را به او می کنید؟! این کاری بسیار زشت و کمال بی ادبی است! در نماز نیز ما در حال صحبت کردن با خدا هستیم و اگر دلمان رو به سویی دیگر باشد، دقیقاً مثل آن است که پشتمان را به خدا کرده باشیم و حرف بزنیم! اگر به خود آییم و تأمل کنیم، این نهایت بی ادبی و بی حیایی است. به همین جهت، در برخی از روایات نیز بدین مضمون آمده که: «آن کسی که در حال نماز به خدا توجه ندارد، آیا نمی ترسد از آنکه خداوند او را به صورت الاغی مسخ کند؟!» یعنی کسی که در حال نماز به خدا توجه ندارد، مستحق این عقوبت است که همان دم او را از صورت انسانی در آورده و به شکل الاغی مسخ کنند. به عبارت دیگر، که ادب مصاحبت با خدا را نگاه نمی دارد و هنگام سخن گفتن با او، پشتش را به طرف خداوند می کند، این نشان از خوی و خصلت حیوانی او دارد؛ چرا که مانند حیوان، ادب حضور و مصاحبت را نمی فهمد و هنگامی که با او سخن می گویند، همچنان در عالم خویش است و سر در آخور خود دارد!

n>

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 3
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 0
  • آی پی دیروز : 10
  • بازدید امروز : 2
  • باردید دیروز : 9
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 11
  • بازدید ماه : 11
  • بازدید سال : 19
  • بازدید کلی : 126